داستان فیلم
لی یول برادرزاده پادشاه است که به جای تحصیل روزهای خود را برای بازی کردن لذت می برد. او از بازی با کودکان دهقانی در کنار بهترین دوست و سرپرستش ، دونگ جو لذت می برد. روزی ، وقتی او با بچه های دهقانی بازی می کند ، جایی که آنها شرور بازی می کنند ، یول از وضعیت خود برای مجازات کودکان با ضرب و شتم آنها استفاده می کند ، فراموشی که اقدامات او به آنها آسیب می رساند. به دلیل وضعیت یول ، کودکان نتوانستند به این درمان اعتراض کنند. دختری به نام یون یون یو برای اقدامات ظالمانه یول مداخله می کند و او را راهنمایی می کند. مانند یول ، یی سو از خانواده ای نجیب است ، اما مهربان ، باهوش و دلسوز است. یول فوراً در حال ظهور یی سئو است و همین امر باعث می شود که او برای تحت تأثیر قرار گرفتن از او ، دانش آموز تر شود. پدر یی سو یک ژنرال و دست راست پادشاه است.
با این حال ، پدر یول مردی جاه طلب است که به برادرش ، پادشاه حسادت می کند و برای تخت سلطنت مبارزه می کند. نقشه با یک مرد بلندپرواز دیگر ، کیم چا یون ، آنها
درباره فیلم
لی یول از صخره ای در حال سقوط است و تقریباً در تلاش برای ترور درگذشت. او حافظه خود را از دست می دهد و به مدت 100 روز تحت نام و شخصیت جدید سرگردان می شود. در این دوره ، وی با هونگ سیم ، رئیس اولین آژانس کارآگاه در خوزون ملاقات می کند.